برایم فلوت می زنی؟
وقتی فلوت می زنی، وقتی بی معناست
وقتها می آیند.
صدای دستانت، نام مرا می گویند.
کوچه ها را دستانت پر می کند.
آب تا زیر گلویم را می گیرد.
دستهایت، صدای گلویم را می خوانند.
تمام صورتم بوی آب میگیرد
و گلویم با صدای کوچه دستهایت را منتظر است.
وقتی دستهای تو سوراخ را می بندد، وقتی می بندد سوراخ را دستهای تو
صدای گریه من از گلوی تو می آید.
به دنبال نام خودم، انگشتانت را می گیرم.
(نیما)